روژانروژان، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

ماجراهای آبجی، داداشی

فرشته های زندگی ام دوستتان دارم از صمیم قلب و با تمام وجود

چند تا از اولین های آجی و داداشی تو پاییز امسال

پاییز گذشته پر از تغییر و اول ن بود برای عشق های من. یه عالمه کار جدید ازشون سر زده. یکی که مثل همیشه شرین زبونی های داداشی. یاد گرفته تاکسی ها یا زرد هستن یا سبز. تو خیابون داریم با آرامش میریم که یهو داد میزنه تاکسی، تاکسی، مامان تاکسی زبس(همون سبز) این اولین اتفاق پاییز مون. 7 مهر نی نی دایی سعید دنیا اومد. البته با این که اسمش رو گذاشتن فاطمه یسنا و محمدرضا شدیداً اصرار داره بهش بگیم یسنا خانم، داداشی بهش میگه آجی یسنا. اینم کشف تازه داداش. میز عسلی رو برداشته و صندلیش رو گذاشته پشتش میگه این میز تحریر منه. می خوام روش مشق بنویسم. ️ ️ اینم انگشتری که آجی خانم برای من دوخته. صفر تا صد...
5 دی 1398
1